به گزارش خبرگزاري "مهر"، با مطالعه امور طبيعت و شناختي كه توسط دانش در اين امور حاصل شده ، اين نكته آشكار ميشود كه سير تكاملي جهان از حركت مجموعه ذرات مادي ساده اما بنيادي چون « الكترونها ، فوتونها ، كواركها و نوترينوها » شروع شده و همواره جريان اين تكامل ، بر نوع منظمي از حركت كه نوع جديدي از تغيير را به وجود ميآورد ، اشاره دارد . بر همين مبنا سير تكاملي تاريخ بشري نيز در طول جريان حركتي خود، همانند منشا ذاتياش مـاده از يك تشابه نامعين و منفصل به يك تنوع معين و متصل حكايت دارد. به قول فون برتالنفي ، جهان يعني كل رويدادهاي قابل مشاهده ، همشكليهاي ساختاري بروز ميدهد كه خودشان را در اثرهاي يكسانديس( همريخت ) نظم ، در سطوح يا قلمروهاي مختلف متجلي ميكنند.
حال با مشاهده دقيق واقعيت در حال تكامل ، ميتوان ارتباط و پيوند دروني و وضعيت متقابل گوناگونترين اشياء و پديدهها را درك كرد. حركت جامعه انساني طبيعت زنده و افعال حادث شده از اين جامعه نيز به دليل وابستگي به عناصر وجودي خود و روح حاكم قانون طبيعت بر اين تحولات ، از قاعدههاي آن مستثني نيست.
حكومت طبيعت تحت تسلط قوانيني است كه با بهرهگيري از آنها به حيات خود ادامه ميدهد. پديده تاريخ اجتماعي انسانها نيز كه در درون اين حكومت طبيعي شكل گرفته است همانطور كه بسياري از انديشمندان همچون ويكو ايتاليايي ، هگل ، ماركس ، اشپنگلر ، توينبي ، سوروكين ، كروبر و ديگران با روشهاي مختلف تحقيقاتي به اثبات رساندهاند،از قوانيني پيروي ميكند و تاريخ نظامات اجتماعي انساني نه بر اساس تصادف و بينظمي بلكه از نظمها و قانونهايي پيروي ميكند كه آنها را ميتوان تعيين كرد.
تاريخ بشري در معرض يك تكامل و تجديد دائمي اشكال زندگاني اجتماعي ، اقتصادي و فرهنگي است . با تكامل مناسبات اجتماعي ، انسان خود بينشها و نظرياتش ، تظاهرات اخلاقيش و بالاخره رفتارش دچار دگرگوني ميشود . اما سرمنشاي اين دگرگونيهاي تاريخي بلافصل صورت نميگيرد و ضرورتاً بر اساس يكسري نيروهاي حركتي اين دگرگونيها روي ميدهند .
همانطور كه ماده براي حركت خود نياز به انرژي دارد ، طبيعتاً حركتهاي تاريخي نيز براي شروع بايد برخوردار از نيروهايي باشند كه بتواند كليت ساختار تحولات تاريخي را به نظم درآورد . تحولات اقتصادي نيز بخشي از اين حركت تاريخي است كه بر اساس يكسري نيروهاي محركزا در مقطع خاصي از زمان شكل گرفته و خود ما نيز سوار بر فضاي زماني اين تحولات تاريخي ، آن را ادامه ميدهيم.
تمامي تحولات اقتصادي را بر اساس منش رفتاريشان ميتوان اينگونه درك كرد و همگي آنها به مثابه يك ارگانيسم زنده عمل ميكنند و همانند ارگانيسم داراي يك چرخه زندگي شامل ، تولد ، رشد ، بلوغ ، كهولت و مرگاند . همراه شدن اين مشخصهها با تحولات ، چهرهاي از مراحل گوناگون تحولات اقتصادي را در دورههاي مختلف زماني براي ما آشكار ميكند.
به گزارش "مهر"، بدين ترتيب هر مرحلهاي برخوردار از يكسري تحولات است كه با مرگ اين تحولات عمر هر مرحله نيز به پايان رسيده و چون جريان حركتي تاريخ قطع نميشود مرحلهاي ديگر با شاخصههاي تحولاتي متفاوت ظاهر ميشود . از همين رو تحولات اجتماعي و اقتصادي بشر داراي مراحلي است با ساختارهاي خاص خود كه تمامي اين مراحل تحت تابع هستههاي حركتي همانند طبيعت ، خرد جمعي ، فرهنگ و دانش تغذيه كرده و در شكلگيري تمدنهاي بشري ايفاي نقش نموده اند.
نظر شما